به گزارش خبرگزاری «حوزه»، مروري بر آيات قرآن كريم نشان می دهد سبقت انسان ها از يكديگر در دو مسير انجام مي پذيرد؛ گاه مسابقه در امور دنيوي و مادي است و گاه در امور معنوي. با كمال تأسف بايد اعتراف كرد هر روز سبقت ها بيشتر بر اساس اهداف دنيوي و مادي پیش می رود و روز به روز بر گسترة آن افزوده مي شود، بنابراين، ناخودآگاه انسان ها از معنويات دور مي شوند.
در برخی از مسابقات دنیوی، ورود در مسابقه، به معنای باخت است و برخی دیگر نیز به معنای برد. بعضی از مسابقات دنیوی که چیزی جز «باخت» عائد مسابقه دهنده نمی کند؛ مانند مسابقه در چشم و هم چشمی ها، تجمل گرایی ها، ثروت اندوزی و... .
* مسابقات معنوي برد برد
در فرهنگ اسلامي، دنيا ميدان مسابقه و رقابت است و هر كس مجاز است از راه حلال براى به دست آوردن نعمت هاي بيشتر تلاش كند و بر ديگران سبقت گيرد. در اين ميان برخي، نعمت هاي دنيوي را تنها براي عيش و نوش و استفادة شخصی (خود و خانوادة خود) مي خواهند و همانند حيوانات، تمام همّت آنان خوردن و پُركردن شكم خودشان است، در حالی که خود را در برابر هيچ چیز و هیچ كس پاسخگو نمي دانند؛[1] و برخي ديگر در به دست آوردن نعمت هاي دنيوي در تلاش اند تا با جذب سرمایه بیشتر دنيا و آخرت خويش را با هم آباد کنند و با اين انگيزه در تلاش اند که مقداري از سرمايه هاي خويش را براي سفر آخرت ذخيره كنند.
قرآن كريم به همین مسئله اشاره کرده و مي فرمايد: «وَ ابْتَغِ فيما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا وَ أَحْسِنْ كَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْك»؛[2] و در آنچه خدا به تو داده است، سراى آخرت را بطلب و بهره ات را از دنيا فراموش مكن و همان گونه كه خدا به تو نيكى كرده، نيكى كن!.
و در جايي ديگر مي فرمايد: «وَ فِي ذلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ»[3]؛ در اين نعمت هاى بهشتى، راغبان بايد بر يكديگر پيشى گيرند!.
به تعبير ديگر، اين گروه در رقابت و مسابقه اي سالم سعی دارند تا با كار و تلاش بر دارايي هاي حلال خويش بيفزايند تا با آن، هم خانوادة خود را در رفاه و آسايش قرار دهند و هم گره از مشكلات ديگران بگشايند و هم خود را به آخرت آباد برسانند. به همين خاطر، مروري بر زندگي امامان معصوم(علیهم السلام) و به تبعيت از آن بزرگواران، عالمان شيعه نشان مي دهد كه آنان در مسابقات معنوي سعی داشتند که از ديگران جلو بزنند.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در بيان صفات عاقل مي فرمايد: «وَ يُسَابِقَ مَنْ فَوْقَهُ فِي طَلَبِ الْبِر»؛[4] (عاقل كسي است كه) در تحصيل نيكى از بالادست خود سبقت گيرد.
خدای متعال نيز کساني را كه خود را در ميدان مسابقه مي بينند و در تلاش اند تا از هر فرصتي بر نيكي هاي خود بيفزايند، دوست مي دارد، چنانكه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مى فرمايد: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ مِنَ الْخَيْرِ مَا يُعَجَّلُ»؛[5] خدا آن كار نيكى را دوست دارد كه با سرعت انجام شود.
امام صادق (علیه السلام) نيز مي فرمايد: «إِذَا هَمَّ أَحَدُكُمْ بِخَيْرٍ أَوْ صِلَةٍ فَإِنَّ عَنْ يَمِينِهِ وَ شِمَالِهِ شَيْطَانَيْنِ فَلْيُبَادِرْ لَا يَكُفَّاهُ عَنْ ذَلِكَ»؛[6] هنگامى كه كسى از شما تصميم بر انجام كار خير يا بخشيدن چيزى به كسى گرفت، بايد مواظب باشد كه در طرف راست و چپ او دو شيطان هستند. بنابراين، بايد به سرعت اقدام كند، مبادا آن دو شيطان (با وسوسه هاى خود) او را از اين كار باز دارند.
پس همیشه در مسابقات معنوي، موانع و وسوسه هاى شياطين جنّی و اِنسی وجود دارد. به همين دليل، هنگامى كه مقدمات آن فراهم گردد، بايد شتاب كرد، مبادا افراد تنگ نظر، كوته فكر و شيطان صفت، سنگ هايى را در مسیر آن بيندازند. ضمناً بايد ميان سرعت در انجام كار و عجلة مذموم كه مربوط به قبل از فراهم شدن مقدمات لازم براى انجام كار است، تفاوت گذاشت.
گرچه مسابقات معنوي ذکر شده در آيات و روایات بسيار است؛ اما در اين مختصر به چند نمونه اشاره می شود:
* مسابقه در ايمان
قرآن مجيد بعد از بيان ناپايدارى جهان و لذات آن، و اينكه مردم در سرمايه هاى كم ارزش اين جهان نسبت به يكديگر تفاخر و تكاثر مىجويند، در آيه 21 سوره حديد، مردم را به مسابقة عظيم روحانى كه سزاوار هرگونه تلاش و كوشش است، دعوت كرده، مىفرمايد: «سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظيم»؛[7] به پيش تازيد براى رسيدن به مغفرت پروردگارتان و بهشتى كه پهنای آن مانند پهنة تمام آسمان و زمين است و براى كسانى كه به خدا و رسولانش ايمان آورده اند، مهیا شده است. اين فضل خداست كه به هر كس بخواهد، مى دهد و خداوند صاحب فضل عظيم است.
خدا در اين آيه هدف مسابقات معنوي را در درجة اول، رسیدن به مغفرت خود قرار داده است تا به اين مهم اشاره كند كه رسيدن به هر مقام معنویى، بدون آمرزش و شستشوى گناهان ممكن نيست؛ یعنی نخست بايد خود را از گناه شست و سپس به مقام قرب پروردگار گام نهاد!.
همچنين در اين آيه به صراحت بيان شده كه مغفرت پروردگار، كليد بهشت است و چنين بهشتي تنها براي مؤمنان آماده شده و مؤمنان كساني هستند كه ايمان و عمل صالح را در كنار هم داشته باشند. چنين انسان هايي در رقابتي سالم مي كوشند تا به ديگر مؤمناني كه از لحاظ ايمان در مرتبة بالاتري از آنها هستند، نزديك شوند و به همين خاطر، زمان درنگ در دنيا را با ميزان جاودانى بودن در آخرت مى سنجند و براي سفري طولاني، توشه بر مي دارند، و براي اينكه از ديگر همسفران عقب نيفتند، در افزودن بر ايمان خود با دیگر مؤمنان مسابقه مي گذارند. آنان می دانند که ايمان بدون عملِ صالح کافي نيست و چون انسان مؤمن نمي داند كدام يك از اعمالش مورد قبول حق تعالي قرار مي گيرد، به هيچ يك از عبادات خويش مغرور نمي شود و تا لحظة مرگ با تمام توان تلاش مي كند.
* مسابقه در احسان و نيكوكاري
در آموزه هاي اسلامي، يكى از اسباب مهم امتحان الهى، وفور نعمت و توانايي مالي است و مهم تر آن كه آزمايش با قدرت و ثروت از آزمايش با بلا سخت تر و پيچيده تر است. بررسي منابع تاريخي نشانگر آن است كه برخي افراد، حتي كساني كه مورد اطمينان امامان معصوم (علیهم السلام) بوده اند، در امتحانات مالي مردود و ايمان خود را از دست داده اند.[7] بسيارند افرادي كه به ايمان و عمل صالح مشهور بوده اند؛ اما در عمل، ثروت دنيا را بر دين خود ترجيح داده، ايمان ظاهري خود را به باد داده اند.
به بيان ديگر: در دين مبين اسلام، عبادت و تقرب به خدا در نماز، روزه، حج و... خلاصه نمى شود؛ بلكه انجام درست مسئوليت هاى اجتماعى، احسان و نيكوكارى یا خدمت به بندگان خدا و رفع گرفتارى و حلّ مشكلات آنان نيز در صورتي كه به قصد قربت انجام گيرد، از بهترين عبادت ها محسوب مى شود و مى تواند وسيلة خودسازى، كمال و تقرب به سوى خدا باشد و در برخي موارد از ده ها حج و عمرة مقبول نیز باارزش تر است.[8]
قرآن كريم مؤمنان را بر احسان و نيكوكاري سفارش كرده، به آنان توصيه مي كند كه در اين كار بر يكديگر سبقت بگيريد: «وَ الَّذينَ يُؤْتُونَ ما آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلى رَبِّهِمْ راجِعُونَ أُولئِكَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ هُمْ لَها سابِقُونَ»؛[9] و آنها كه نهايت كوشش را در انجام طاعات به خرج مى دهند و با اين حال، دلهايشان هراسناك است از اينكه سرانجام به سوى پروردگارشان بازمى گردند، (آرى) چنين كسانى در خيرات سرعت مى كنند و از ديگران پيشى مى گيرند (و مشمول عنايات ما هستند).
خداوند در سورة بقره به انسان ها سفارش مي كند به جاي اينكه تمام وقت خود را صرف گفتگو در مسائل فرعى كنند، به سراغ خوبي ها و پاكي ها بروند كه ميدان وسيع و گسترده اى دارد و در آن از يكديگر پيشى گيرند؛ زيرا معيار ارزش وجودى آنها عمل پاك و نيك است.[10]
* مسابقه در کسب فضایل
قرآن مجيد به مسائل اخلاقى و تهذيب نفس به عنوان اصل اساسى و زيربنايى اهمیت فوق العادهاي داده است. تكامل اخلاقى فرد و جامعه، مهم ترين هدفى است كه اديان آسمانى بر آن تكیه مى كنند و آن را ريشة تمام اصلاحات اجتماعى و وسيله ای برای مبارزه با مفاسد و پديده هاى ناهنجار مى شمرند؛ چراكه انسانيت ما به داشتن صفات انسانى و فضايل و كمالات است.
اهميت اين مسئله به حدي است كه پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «انَّما بُعِثْتُ لِاتَمِّمَ مَكارِمَ الْاخْلاقِ»؛[11] من تنها براى تكميل فضایل اخلاقى مبعوث شده ام.
تعبير به «انّما» به عنوان ادات حصر، نشان مى دهد كه تمام اهداف بعثت پيامبر(صلی الله علیه و آله) در تكامل اخلاقى انسان ها خلاصه مى شود. از سوي ديگر، تمام آياتى كه خطاب آنها به عنوان «يا بَنىآدَمَ»، «ياايُّها النَّاسُ»، «يا ايُّها الْانْسانُ» و «يا عِبادى» مى باشد، مشتمل بر اوامر و نواهى و مسائل مربوط به تهذيب نفوس و كسب فضایل اخلاقى است که بهترين دليل بر امكان تغيير «اخلاق رذيله» و «اصلاح صفات ناپسند» است.
امير مؤمنان(علیه السلام) فرمود: «لَوْ كُنَّا لانَرْجُو جَنَّةً وَ لانَخْشى نارَاً وَ لاثَواباً وَ لاعِقاباً لَكانَ يَنْبَغى لَنا انْ نُطالِبَ بِمَكارِمِ اْلَاخْلاقِ فَانَّها مِمَّا تَدُلُّ عَلى سَبِيلِ النَّجاحِ»؛ [12] اگر ما اميد و ايمانى به بهشت و ترس و وحشتى از دوزخ و انتظار ثواب و عقابى نمى داشتيم، باز هم شايسته بود به سراغ فضایل اخلاقى برويم؛ چراكه آنها راهنماى نجات [و رمز پيروزى و موفقيت] هستند.
* سبقت در دستگیری از مستمندان
يكي از مسابقات معنوی، رسيدگي به فقرا و نيازمندان است كه عالمان شيعه به تبعیت از حضرات معصومین علیهم السلام در اين مسير پيش قدم بوده اند. به عنوان نمونه سيد مرتضي علم الهدی(ره)كه يكي از علماي بزرگ شیعه در كنار تربيت شاگرداني همچون شيخ طوسي(ره) و تأليف بیش از هشتاد كتاب و مسئوليت هاي مختلف فردی و اجتماعي، رسيدگي به وضع بيچارگان و محرومان جامعه را جزء برنامه های اصلي خويش مي دانست.
* کمک به فقرا در سیرۀ علما
در كتاب «تاريخ حكما و عرفاي متأخر بر صدر المتألهين» آمده است: «سيد مرتضي (ره) پيوسته مراقب حال مستمندان و مواظب بسياري از خانواده هاي نيازمند بود. براي بسياري از افراد بي بضاعت ماهيانه پول مي فرستاد. پس از رحلت سيد كه ماهيانه قطع گرديد، متوجه شدند كه اين كمك از طرف اين عالم بزرگوار بوده است.»[13]
حكيم فرزانه ملاهادي سبزواري(ره)افزون بر آنكه هم صحبتي با فقرا را دوست می داشت، باغ انگوري با دسترنج خود داشت كه همه ساله به هنگام برداشت محصول، ابتدا سهمي را بين نيازمندان تقسيم مي كرد و سپس دوستان خويش را به آنجا دعوت مي نمود تا همگان در محصولات این باغ سهیم باشند.[14]
آخوند خراساني(ره)؛ زندگي بسياري از خانواده هاي آبرومند توسط ایشان تأمين مي شد و خانواده هاي بسياري تنها با كمك هاي آخوند خراسانی زندگي را مي گذراندند. ايشان با برخي از نانوايان صحبت كرده بود تا نان فقرا و نيازمندان را تأمين كنند و خود آخوند خراساني در هر ماه پول نانها را مي پرداخت. برخي اوقات كه طلب نانوايي چند ماه به تأخير مي افتاد و نانوا نان فقرا را قطع مي كرد، آخوند خراساني پولي قرض مي كرد و بدهي نانوا را مي پرداخت. بارها مي فرمود: هر وقت نان اين افراد قطع مي شود، خجالت مي كشم.[15]
شيخ زين الدين مازندراني(ره)؛ از شاگردان صاحب جواهر و شيخ انصاري و مرجع تقليد جمعي از شيعيان نوشته اند: تا مي توانست قرض مي كرد و به نيازمندان مي داد و هر چند وقت كه يكي از ثروتمندان هند به كربلا مي آمد، قرض هاي او را مي پرداخت. فرزند اين عالم جليل القدر مي گويد: در يكي از سفرها كه پدرم به سامرا مي رود، در آنجا سخت بيمار شده و ميرزاي شيرازي از او عيادت مي كند. پدرم مي گويد: من هيچ گونه نگراني از مردن ندارم و تنها نگراني من اين است كه بنا بر عقيدة ما شيعيان، پس از مردن، روح ما به امام عصر(علیه السلام) عرضه مي شود. اگر امام از من سؤال بفرمايند: زين الدين! ما به تو بيش از اين اعتبار و آبرو داده بوديم تا بتواني قرض كني و به فقرا بدهي، چرا نكردي؟ من چه جوابي به آن حضرت مي توانم بدهم؟ مي گويند: ميرزاي شيرازي پس از شنيدن اين حرف، به منزل رفته و هرچه پول در آنجا داشت، ميان نيازمندان تقسيم كرد.[16]
دربارة شيخ انصاري(ره) مي نويسند: بسياري از فقرا براي هزينة زندگي، ماهانه مبلغي دريافت مي كردند؛ اما نمي دانستند اين مبلغ از كجاست. تا پس از رحلت آن عالم بزرگوار، معلوم شد آن مردي كه شبها با لباس مبدّل بر در منازل محرومين مي آمده، شيخ انصاري بوده است.[17]
شيخ عبدالكريم حائري(ره) مؤسس حوزة علمية قم، براي كساني كه با تكدي و گدايي در خيابان هاي قم زندگي مي گذراندند، مكاني آماده کرده بود که به وسيلة صدقات و كمك هاي مردمي امور آنان را اداره مي كرد.[18]
امام موسي صدر(ره) در كنار برنامة علمي و سياسي خود، رسيدگي به محرومان جامعه را از جمله برنامه هاي اصلي خويش مي دانست. به همين خاطر با تأسيس «جمعيت برّ و احسان» برنامه هاي مختلفي انجام داد كه تنها در سال اول صد و بيست نفر فقير دوره گرد را از كوچه و بازار جمع كرد و علاوه بر كمك هاي مالي، براي هر يك شغل آبرومندي ايجاد نمود.
وی مدرسه اي به نام «بيت الفتاة» (خانة دختران) تأسيس كرد كه در آن دختران بي سرپرست و فقير تحت آموزش هنرهاي دستي قرار مي گرفتند. مؤسسة قاليبافي، مركزي براي آموزش قاليبافي به بانوان و خانواده هاي محروم بود كه زير نظر شهيد چمران(ره) اداره مي شد.[19]
پی نوشت:
[1]. اميرمؤمنان(علیه السلام) درباره چنين افرادي مي فرمايد: «فَمَا خُلِقْتُ لِيَشْغَلَنِي أَكْلُ الطَّيِّبَاتِ كَالْبَهِيمَةِ الْمَرْبُوطَةِ هَمُّهَا عَلَفُهَا أَوِ الْمُرْسَلَةِ شُغُلُهَا تَقَمُّمُهَا تَكْتَرِشُ مِنْ أَعْلَافِهَا وَ تَلْهُو عَمَّا يُرَادُ بِهَا؛ آفريده نشده ام كه غذاهاي لذيذ و پاكيزه مرا سرگرم سازد، چونان حيوانِ پروارى كه تمام همت او علف و يا چون حيوان رها شده ای كه شغلش چريدن و پر كردن شكم بوده، از آينده بي خبر است.» نهج البلاغه، سید رضی، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین(علیه السلام)، بوستان کتاب، قم، نامه 45.
[2]. قصص/ 77.
[3]. مطففين/ 26.
[4]. تحف العقول، ابن شعبه حرّانی، ص28.
[5]. الكافي، کلینی، دار الحدیث، ص142.
[6]. وسائل الشيعة، شیخ حرّ عاملی، ج1، ص113.
[7]. الغيبة، شيخ طوسى، مؤسسه معارف اسلامى، ص65؛ بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء، بيروت، ج48، ص252.
[8]. امام صادق(علیه السلام) مي فرمايد: «لَقَضَاءُ حَاجَةِ امْرِئٍ مُؤْمِنٍ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ مِنْ عِشْرِينَ حَجَّةً كُلُّ حَجَّةٍ يُنْفِقُ فِيهَا صَاحِبُهَا مِائَةَ أَلْفٍ؛ برآوردن حاجت مؤمن نزد خدا محبوب تر از بيست حج است كه در هر حجى صد هزار دینار خرج كند.» الكافي، ج2، ص193.
[9]. مؤمنون/ 60 - 61.
[10]. بقره/ 148.
[11]. مكارم الأخلاق، ص8.
[12]. مستدرك الوسائل، ميرزا حسين نورى طبرسي، مؤسسه آل البيت(علیهم السلام)، قم، چاپ اول، ج11، ص193.
[13]. سيماي فرزانگان، رضا مختاري، دفتر تبليغات اسلامي، قم، دوم، 1367ش، ص367؛ برگرفته از: تاریخ حکما و عرفای متأخر بر صدر المتألهین، منوچهر صدوقی، انجمن اسلامی، حکمت و فلسفه، تهران، 1359.
[14]. گلشن ابرار، جمعي از پژوهشگران، نشر معروف، ج1، ص364.
[15]. اقتباس از سيماي فرزانگان، ج3، ص355.
[16]. سيماي فرزانگان، ج3، ص357.
[17]. زندگاني و شخصيت شيخ انصاري، كنگره شيخ اعظم انصاري، ص 104.
[18]. گلشن ابرار، ج2، ص560.
[19]. همان، صص 790 - 791.
منبع: معاونت تبلیغ.